داستانهای جذاب
پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:, :: 14:8 ::  نويسنده : امیر محمد

یه روز یکی از خدا می پرسه:


خدایا ۱۰۰۰ سال برات چقدره؟


خدا می گه:


به اندازه ی یک دقیقه!


باز از خدا می پرسه:


خدایا ۱۰۰۰۰۰۰۰ دلار برات چقدره؟


خدا می گه:


به اندازه ی یک ریال!


می گه:


پس خدا یک ریال به من بده!


خدا می گه:


باشه فقط یک دقیقه صبر کن!!!

اینو گفتم که به خدا کلک نزنیم هرچند که باز او خیلی مهربون تر از این حرفاست....

چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 12:4 ::  نويسنده : امیر محمد

در یک پارک زنی با یک مرد روی نیمکت نشسته بودند و به کودکانی که

در حال بازی بودند نگاه میکردند. زن رو به مرد کرد و گفت پسری

که لباس ورزشی قرمز دارد و از سرسره بالا می رود پسر من است .

مرد در جواب گفت : چه پسر زیبایی و در ادامه گفت او هم پسر من است

و به پسری که تاب بازی میکرد اشاره کرد .

مرد نگاهی به ساعتش انداخت و پسرش را صدا زد :...

 



ادامه مطلب ...

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب




دریافت كد ساعت


برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب

بازی آنلاین


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید